به اندازه همه دنیا دلم گرفته میخوام فریاد بزنم ودردمو بگم دیگه از چیزی نترسم وحرفامو سانسور نکنم یادم نمیاد وقتی بند نافمو میبریدند بهم گفته باشند هرحرفی بزنی به ضرر خودت تموم میشه
وقتی میخوام شروع کنم به نوشتن احساس عجیبی بهم دست میده چیزای زیادی به ذهنم میرسه که هر کار میکنم نمیتونم بنویسمش وفقط در حد فکر و اندیشه باقی میمونه راستش شاید جرعت ابرازش رو نداشته باشم دلم میخواد تمام فکرامو بلند داد بزنم واز هیچی نترسم
وقتی میخوام شروع کنم به نوشتن احساس عجیبی بهم دست میده چیزای زیادی به ذهنم میرسه که هر کار میکنم نمیتونم بنویسمش وفقط در حد فکر و اندیشه باقی میمونه راستش شاید جرعت ابرازش رو نداشته باشم دلم میخواد تمام فکرامو بلند داد بزنم واز هیچی نترسم
No comments:
Post a Comment