امریکا

من امریکا رو خیلی دوست دارم به نظرم بهترین کشوردنیاست وبه نوعی خودش یک دنیاست با اینکه امریکا رو ندیدم دوست دارم خودمو امریکایی بدونم دیگه نمیترسم از اینکه بگم عاشق امریکا هستم و آرزو دارم اونجا زندگی کنم آره دوست دارم به همین سادگی آرزو کنم وزود آرزوم بر آورده بشه.

نون پختن من

صبح زود بیدار شدم خمیرنون رو آماده کردمو تا خمیر وربیاد یک کمی ورزش کردم ویک چایی تلخ خوردم وشروع کردم به نان پختن و برای صبحانه ساعت هفت آماده شده بود راستش من با یک هیتر و یک ماهیتابه کلی نون خوشمزه میپزم.

امریکا

یادم میاد دوم راهنمایی بودم یک گروه شده بودیم از بچه هایی که امریکا رو دوست داشتیم وعاشق امریکا حالا هم امریکا رو خیلی دوست دارم و آرزودارم خیلی زود با خانواده ام در امریکا زندگی کنم

داد وبیداد

به اندازه همه دنیا دلم گرفته میخوام فریاد بزنم ودردمو بگم دیگه از چیزی نترسم وحرفامو سانسور نکنم یادم نمیاد وقتی بند نافمو میبریدند بهم گفته باشند هرحرفی بزنی به ضرر خودت تموم میشه
وقتی میخوام شروع کنم به نوشتن احساس عجیبی بهم دست میده چیزای زیادی به ذهنم میرسه که هر کار میکنم نمیتونم بنویسمش وفقط در حد فکر و اندیشه باقی میمونه راستش شاید جرعت ابرازش رو نداشته باشم دلم میخواد تمام فکرامو بلند داد بزنم واز هیچی نترسم